سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  چرا عدالت زیباست؟
زیبایی بردباری، نشانه فراوانی دانش است . [امام علی علیه السلام]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
7468
بازدیدهای امروز وبلاگ
12
بازدیدهای دیروز وبلاگ
0
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
چرا عدالت زیباست؟
لوگوی وبلاگ
چرا عدالت زیباست؟
فهرست موضوعی یادداشت ها
عدالت[26] .
بایگانی
مقدمه
عوامل تحقق عدالت
موانع اجرا عدالت
عدالت حضرت مهدی (عج)
اوقات شرعی
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   محسن نامدار محمدی  

عنوان متن شهادت امیرالمومنین علی (ع) پنج شنبه 84 اسفند 25  ساعت 4:3 عصر

جهالت و تعصب خوارج در مقابل علی (ع) ، آن آئینه عدالت و انسانیت،  باعث شد تا قلب آن رهبر بزرگ از اندوه و غم آکنده شود.
کشمکشها و درگیریهای حضرت علی (ع) با معاویه و عمرو عاص و اختشاشات و حیله هایی که معاویه و عمرو عاص بر سر راه حضرت قرار داده بودند باعث شد تا  خوارج مقصر این نابسامانی ها را هر سه آنها بدانند و به همین دلیل طی نقشه ای در مذاکرات محرمانه خود تصمیم گرفتند که " علی " معاویه " و " عمروعاص " را به قتل برسانند." ابن ملجم " که فردی نادان و کوردل بود و ذهنش علیه حکومت حضرت پر شده بود، داوطلب کشتن آن حضرت شد.او بی آنکه مقصود خود را به کسی بگوید وارد کوفه
مرکز حکومت حضرت علی (ع)  شد و در کوفه با هم مسلکان خود تماس گرفت. در این ماجرا، حضور یک زن کینه توز، تصمیم او را در کشتن گرامی ترین انسان نزد خدا و رسولش مصمم تر ساخت. اودر سحر گاه نوزدهم ماه رمضان شمشیری را که به زهری کشتده آغشته بود، بر فرق مبارک علی (ع) فرود آورد. ابن ملجم این ماموریت را هنگامی به انجام رسانید که حضرت در مسجد کوفه در حال نماز بود.
نماز، زیباترین پیوند علی (ع) با خدا بود. او در این حالت به هیچ چیز جز خدا نمی اندیشید . پس از ضربت خوردن نیز پیام شیرین او به فرزندانش توصیه به بر پا داشتن نماز بود و فرمود:" خدا را ( در نظر بگیرید) نماز را برپا دارید، زیرا که ستون دین است "
علی ( ع) در آخرین نماز خود در مسجد کوفه، بانگ رستگاری بر آورد و با وارد شدن شمشیر بر سرش فرمود:
" فزت و رب الکعبه" : به خدای کعبه سوگند رستگار شدم" در واقع علی(ع) با این جمله کوتاه و عمیق ، شوق خود را برای شهادت و رسیدن به معبود بیان داشت. چنانکه وقتی مردم کوفه نگران حال ایشان بودند، در جملات زیبایی فرمود:
" به خدا سوگند هیچ امر خلاف انتظاری برای من رخ نداده است و من به آرزوی خود که شهادت است ، رسیدم. مثل من ، مثل کسی است که شب تاریک در جستجوی آب در صحرایی می گردد و ناگاه چاه آب و یا سرچشمه ای پیدا می کند. مثل من ، مثل جوینده ای است که به مطلوب خود نائل شده است.
و سر انجام خداوند چنین اراده فرمود که شهادت علی (ع) نیز موجب عظمت و بزرگی او شود.علی ( ع) با خون خود به جامعه و بشریت روح حماسه و عزت تزریق کرد و پیکر خشک و بی روح جامعه را جانی دوباره بخشید. علی ( ع) به خاطر شدت عدالتش در محراب عبادت به شهادت رسید" اینک قرنها از آن زمان می گذرد، و جهان تشنه عدالت علی است. تا آنجا که یک اندیشمند غیر مسلمان آرزو می کند که : ای روزگار، ترا چه می شد اگر تمامی نیروهای خود را بسیج می کردی و در هر عصر و زمانی بزرگمردی چون علی را با همان قلب و عقل، همان زبان و همان شمشیر به جهانیان ارمغان می دادی؟
دوران کوتاه حکومت آن حضرت گرچه با وجود سه جنگ داخلی دچار یک سری از فراز و نشیبها بود اما روش منحصر به فرد حضرت در حکومت، حقیقت و واقعیتی است که در تاریخ جاودانه مانده است.
جامعه ای که امروزه بشریت نگاهی حسرت بار بدان دارد. وقتی محققان و اندیشمندان به تاریخ می نگرند و در جامعه عادلانه و مطلوب حضرت تامل می کنند، شگفت زده می شوند. جرج جرداق مسیحی لبنانی می نویسد:
" این اشتباه است که علی و عدالت را به صورت دو کلمه جدا از هم بنویسیم ، زیرا عدالت و علی هر دو یکی هستند و این از نارسایی لفظ ونوشته است که تاب گنجایش هر دو معنا را در یک لفظ ندارد"
نگاه علی (ع) عدل، حیات و زندگی است و بدون آن همه چیز مرده است.عدالت ارزش ذاتی دارد و سلامت همه چیز در جامعه به آن متکی است.از نظر علی (ع) عدالت گذشته از ارزش ذاتی آن ، بهترین زمینه برای دستیابی به عبودیت و بندگی است وبه همین جهت است که خداوند از رسولان خود خواسته است که برای قسط و عدل قیام کنند.
حضرت علی(ع) بارها در گفتار و رفتار خود نشان داد که حکومت به معنی تکیه داشتن بر مسند قدرت و زور نیست ، بلکه ابزاری برای هدایت صحیح جامعه است.آن حضرت با تنظیم قواعدی برای مسئولان حکومتی ، آیین کشور داری نمونه را نشان داد.دقت در انتخاب نمایندگان و وادار کردن آنها به حقوق مردم و محرومان باعث هماهنگی در جامعه و عدالت اجتماعی شده بود.
ایشان در یک رهنمود ارزشمند می فرماید:
" مردم ، شما را بر من حقی است و مرا نیز بر شما حقی/ و اما حق شما بر من این است که هیچ رازی را از شما پنهان نکنم مگر در جنگ/ و با شما در غیر احکام خدا مشورت کنم و حق شما را به طور کامل ادا نمایم، اما حق من بر شما آن است که از دستورهای من پیروی کنید و اموری را که آنها را بنا بر مصلحت جامعه تشخیص می دهم ، رعایت نمایید و در مواقع حساس و سختی ها ، از راه حق عدول نکنید...."
یکی از مهمترین ویژگیهای حکومت حضرت علی (ع) آزادیهای مشروعی است که آن حضرت بنا به دستورات آسمانی اسلام به مردم داده بود.آن حضرت چنین می فرماید:" هر کس شهوات نفسانی را ترک کند، آزاد می شود" علی (ع) آزادی را حق طبیعی و از لوازم زندگی مردم می داند و انسان را در برابر این حق ذاتی اش بیدار ساخته ، مورد تأمل قرار می دهد و می فرماید:
" بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است"
به طور کلی در شخصیت، زندگی و شهادت حضرت علی(ع) عناصر ظاهرا متضادی جلوه گر است که در وجود کمتر انسانی دیده می شود. حضرت علی (ع) اراده پولادین ، عزمی راسخ و شجاعتی بی نظیر داشت و ذهنها و فکرها را بسوی عالی ترین مفاهیم اسلامی و انسانی هدایت می کرد. او انسانهای بزرگی چون مالک اشتر و عما ر یاسر، ابن عباس ومحمد بن ابی بکر را تربیت کرد و یک جریان قوی بر مبنای عدالت در تاریخ بشری ایجاد نمود. منطق قوی ، فکر و سیاست بی نظیر ، فصاحت و بلاغت در گفتار، مظهر عظمت وی بود. از سوی دیگر در اوج عظمت و قدرت، علی (ع) مظلومترین چهره تاریخ است. تا جایی که در برابر پایمال شدن حق خویش ، مصلحت اسلام را بر همه چیز مقدم می دارد و بر آن صبر می کند. رسول خدا(ص) در هنگام وفات خود فرمود :
"ای علی تو مظلوم بعد از من هستی و من تا روز قیامت هر که را تو با او دشمن هستی ، دشمن می دارم"
و بدینگونه ، علی(ع) با کلام ، رفتار و کردار خود، چون مشعلی فروزان بر تاریکی تاریخ می درخشد و روشنایی می دهد . آن حضرت در زمان حیات خود، با استقامت بی نظیرش بر تمام تجربه های دشواری که بر او تحمیل کردند، غلبه یافت و در پرتو بیداری و بصیرتش ، جبهه متحد و قوی دشمن نتوانست علی را به زانو در آورد. بعد از شهادت نیز حقیقت وجودیش آشکارتر شد تا جایی که نه تنها در دنیای اسلام ، بلکه حتی کسانی که اسلام را نشناخته اند، از علی ابن البیطالب(ع) به عنوان یک چهره درخشان تاریخ یاد می کنند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   محسن نامدار محمدی  

عنوان متن )موانع اجراى عدالت پنج شنبه 84 اسفند 25  ساعت 4:2 عصر

در این بخش به نکته دیگرى در چیستى عدالت باید تأکید نمود. و آن اینکه تا انگیزه اصلى و علت العلل رفتارهاى ستمگرانه و حرکت در جهت افراط یا تفریط و نرفتن بر خط روشن صراط مستقیم و انکار دادگاه عدل آفرینش تبیین نگردد مقابله با آن میسر نخواهد بود. خودبرتربینى و امتیازجویى و یا به تعبیر رساى حضرت امیر «استیثار» علت‏العلل همه ستمگریها و عدالت‏گریزیهاست. خصیصه خودخواهى که از غرایز بسیار قوى در نهاد انسان است، به صورتهاى گوناگون در رفتار و کردار انسان بروز مى‏کند و یکى از حالتهاى افراطى و شایع آن همین حالت «استیثار» است.ازخودگذشتگى و مقدم داشتن منافع دیگران را بر منافع خود «ایثار» مى‏نامند و در مقابل حق ویژه براى خود قایل شدن و زیاده‏خواهى و اندیشه دستیابى به هر نوع امتیاز و سودى که در اختیار دیگران است «استیثار» نامیده مى‏شود. این امتیازطلبى و خود برتربینى به هنگام توانایى و تمکن تشدید مى‏یابد و سرکشى مى‏نماید. حضرت امیر مى‏فرماید:«من ملک استئاثر؛هر که به قدرت رسد راه استیثار پیش گیرد.»و به هنگام اشاره به سیره عثمان مى‏فرماید: «استئاثر فاساء الاثرة؛ او به انحصارطلبى و خودکامگى روى آورد و زیاده‏روى کرد.» و لذا در تذکرات خود به مالک اشتر مى‏نویسد:«و ایاک و الاستیثار بما الناس فیه اسوة و التغابى عما تعنى به ممّا قد وضح العیون فانه مأخوذ منک لغیرک و عما قلیل تنکشف عنک اغطیة الامور و ینتصف منک للمظلوم؛ بپرهیز از اینکه چیزى را به خود اختصاص دهى که بهره مردم در آن یکسان است...»مرحوم علامه جعفرى در فراز نغزى مى‏نویسد: تمامى ناتوانیهاى بشر معلول یک خطاى نابخشودنى است که عبارت از مقدم داشتن «مى‏خواهم» بر عدالت است. زیرا عدالت آن هماى سعادت است که اگر روزى به نفع فرد یا گروهى از انسان بال و پر بگشاید، روزى هم به ضرر او به پرواز مى‏آید. در صورتى که اگر قدرتمندان احساس کنند عدالت قصد مؤاخذه آنان را دارد نه تنها عدالت را به سود خود تفسیر مى‏کنند بلکه سفارش مکتبى مى‏دهند که در آن «تنازع بقا» منطق اصیل زندگى شود. بخش آخر سخن علامه ناظر به این آیه شریفه است که «بل یرید الانسان لیفجر امامه یسأل ایّان یوم القیامه؛ انسان براى آنکه آزاد باشد و بتواند در تمام عمر به گناه بپردازد از روى عناد و انکار مى‏پرسد: قیامت کى خواهد آمد.»پس از تبیین این مسأله که هر نوع بى‏عدالتى ناشى از جهل و انکار و خودخواهى و استیثار است به ذکر مواردى از نمودهاى آن که در سخنان حضرت امیر به عنوان موانع تحقق عدالت وارد شده است مى‏پردازیم


  نظرات شما  ( )

<      1   2      

 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ